لحن سنگین خداحافظی چشمهایت
شنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۲۱ ب.ظ
نگرانم نباش! زیاد طول نمی کشد... دو سه روزه حالم خوب می شود. شاید کمی هم بیشتر... چیزی نیست. قبل تر از ماها چه غم هایی را که فراموش نکردند. مگر همین چند سال پیش جنگ نبود؟ مگر آنقدر بی رحم نبود که حتا قربانی هایش را هم انتخاب نمیکرد؟ چند روز پیش لب ِ ریل قطار نشستم. ایستگاه ِ متروکه اش دیده می شد. اما خیلی دور بود. به خودم گفتم می شود فراموش کرد. می شود کمتر درد کشید. چقدر باید دل آدم وقتی گرگ و میش ِ غروب شروع می شود ، مثل ِ پازلی که اخرین قطعه ش گم شده، مطرود بماند.
- ۹۵/۰۹/۱۳