جاهای خالی

جاهای خالی ما با رویاهایمان پر می شود

جاهای خالی

جاهای خالی ما با رویاهایمان پر می شود

* مسافر قطاری هستم که هیچ ایستگاهی ایستگاه من نیست.
* تعادل را دوست دارم، چه در ترازوهای کفه ای چه الاکلنگ‌ بچه ها.
* به روح ایمان دارم و اینکه می تواند روشن و شفاف باشد.
* چیزهای ساده را دوست دارم: مثل مدادتراش، دوچرخه و ساعت شنی

۲ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

یک آهنگ ترکی هست که هر چند سطر یکبار تکرار میکند: نه اولاجاک‌ حالیم؟ یعنی اینکه چه به روزگارم خواهد آمد؟ هر چند وقت یکبار به خودم میگویم: "نه اولاجاک حالیم" و راستش هیچ جوابی برای این سوال ندارم‌. زندگی آدم ها را نگاه میکنم، ازدواج هایشان را، عاشق شدنشان‌ را، تنهایی ها و دلخوشی هایشان را و میبینم این زندگی آنقدر پستی و بلندی دارد که حتی نمی توانیم رنگ زندگی شان را حدس بزنیم‌. شب دارد به آخر هایش میرسد و من به خواب خواهم رفت‌. صبح شکل دیگری از من بیدار خواهد شد‌.همان کسیکه دلش میخواهد خوب باشد، خوب بماند و طوری زندگی کند که آرام تر بماند و حالش خوب باشد‌ همین. 

در فیلم "گرین‌ مایل" وقتی "جان کافی" به خاطر جرمی که مرتکب‌ نشده اعدام می شود، میگوید: منرا به خاطر آن چیزی که هستم ببخشید. خیلی به این جمله فکر میکنم‌. شاید بارها‌ آنرا در ذهنم تکرار‌ کنم. هر بار که آدم جدیدی را میبینم، هربار که با کسی حرف میزنم، حتی در یک خرید ساده از سوپر‌ مارکت هم ممکن است این جمله را با خودم تکرار کنم‌. شده به خاطر کلمه ای که گفته ام و بعدش حس کرده ام که نباید می گفتم، روزها غمگین باشم؛ شب ها خوابم نبرد یا وسط شب از خواب بپرم. این منم با تمام پستی و بلندی هایم‌. این روزها‌ درد غریبه ای روی سینه ام نشسته است‌. نه ابعادش را میدانم و نه پهنایش‌ را. بخودم‌ فرو می روم، آهنگ هایم را گوش میکنم و این سکوت شبست‌ که طعم تنهایی مرا در دهان زندگی‌ خواستنی‌ تر میکند.