جاهای خالی

جاهای خالی ما با رویاهایمان پر می شود

جاهای خالی

جاهای خالی ما با رویاهایمان پر می شود

* مسافر قطاری هستم که هیچ ایستگاهی ایستگاه من نیست.
* تعادل را دوست دارم، چه در ترازوهای کفه ای چه الاکلنگ‌ بچه ها.
* به روح ایمان دارم و اینکه می تواند روشن و شفاف باشد.
* چیزهای ساده را دوست دارم: مثل مدادتراش، دوچرخه و ساعت شنی

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

من گم شده ام؛ چشم هایم را میبندم‌ و چیزی نمیبینم‌ جز سایه هایی کدر که نه حرفی برای گفتن دارند و نه خیالی برای رفتن‌. ای دوست دیرینه ام با من سخن بگو از زبان دورترین قاره ها برای همدیگر‌. بارانی سیاه خواهد بارید و مثل قیر روی دست هایت خواهد چسبید. بیشتر بخند، بیشتر دوست بدار‌ که این روزها آخرین بارقه های تابستانند‌. یکی دو تا گیاه کمیاب را روی چشم هایت‌ بگذار و خدا را صدا بزن‌. بیایید‌ کمی عاشق تر‌. ببخش‌ مرا برای آن چیزی که بودم‌. مرگ لایق هیچ استقبالی نیست.