جاهای خالی

جاهای خالی ما با رویاهایمان پر می شود

جاهای خالی

جاهای خالی ما با رویاهایمان پر می شود

* مسافر قطاری هستم که هیچ ایستگاهی ایستگاه من نیست.
* تعادل را دوست دارم، چه در ترازوهای کفه ای چه الاکلنگ‌ بچه ها.
* به روح ایمان دارم و اینکه می تواند روشن و شفاف باشد.
* چیزهای ساده را دوست دارم: مثل مدادتراش، دوچرخه و ساعت شنی

۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

امروز تو کتابی می خوندم کلیسایی تو اسپانیا وجود داشت که راهبه هاش مجبور به سکوت بودن. توی چشم های هم نگاه نمی کردن و کارهای تکراری رو هرروز و هرروز تکرار میکردن. چقدر این کلیسا شبیه منه. نکنه کسی زندگی من رو به کلیسایی تشبیه کرده و از روی اون کتابش رو نوشته...

اما سخت است گفتن از سنگین ترین و رسوب گرفته ترین دردها... 

یک بار دیگر خداحافظ و اینکه دلم برای شین تنگ شده! خیلی...