جاهای خالی

جاهای خالی ما با رویاهایمان پر می شود

جاهای خالی

جاهای خالی ما با رویاهایمان پر می شود

* مسافر قطاری هستم که هیچ ایستگاهی ایستگاه من نیست.
* تعادل را دوست دارم، چه در ترازوهای کفه ای چه الاکلنگ‌ بچه ها.
* به روح ایمان دارم و اینکه می تواند روشن و شفاف باشد.
* چیزهای ساده را دوست دارم: مثل مدادتراش، دوچرخه و ساعت شنی

آتش‌ تنور جانم، این طور سرد و خاموش

جمعه, ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۲۲ ب.ظ

کاش امشب تمام بشوم‌. کاش امشب آخرین شبی باشد که دارم درد می کشم و کاش دیگر هیچ فردایی برای روییدن به سراغ من نیاید‌. دور روز است غذا نخورده ام و گرسنه ام نیست‌. چشم هایم تار میبیند و کاش فردا روی یکی از همین قله ها تمام بشوم و تکه های مت هیچ وقت پیدا مشود‌. من حتی دلم نمیخواهد تکه زمینی برای من باشد تا در خاکش‌ مچاله شوم‌. خسته ام از زندگی کردن، دلتنگ ماندن، منتظر ماندن و درد کشیدن. یکی هم پرسیده بود: اگه امروز بمیری فک میکنی حسرت چی تا همیشه توی دلت میمونه؟ من اگه امشب بخوام بمیرم، حسرت چشم های ترلان توی دلم می مونه. 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی