جاهای خالی

جاهای خالی ما با رویاهایمان پر می شود

جاهای خالی

جاهای خالی ما با رویاهایمان پر می شود

* مسافر قطاری هستم که هیچ ایستگاهی ایستگاه من نیست.
* تعادل را دوست دارم، چه در ترازوهای کفه ای چه الاکلنگ‌ بچه ها.
* به روح ایمان دارم و اینکه می تواند روشن و شفاف باشد.
* چیزهای ساده را دوست دارم: مثل مدادتراش، دوچرخه و ساعت شنی

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

این روزها گریه کرده ام...برای آن خانه ی هفتاد و دو ساله و داستان چرخ و فلک اش. این روزها دلم درد می گیرد و این برای آدمی مثل من خیلی خوب است. دلم می سوزد برای کسی که با دست هایم هلش می دهم تا سر و ته یک دعوای خیابانی بخوابد. دلم می سوزد برای اینکه او آنجاست و اینکه بخواهد تحقیر شود برای کار کردن. این روزها دلم با من تمی تپد؛جای دیگری هست و صدایش را از دور می شنوم و اینکه یک نفر با پشت انگشت اشاره من را نشان می دهد. 

مثل کسی که بخواهد بعد سالها برگردد...